موکل بخت برگشته

ساخت وبلاگ

امروز رای موکلم بهم ابلاغ شد ، کیفری دو فلان مجتمع قضایی ! 

نگون بخت 

فلک زده 

بی یار و یاور ! 

جلسه اول رسیدگی اینطور گذشت که 

قاضی: پولشو بهش پس بده شاکی هم گذشت میکنه!
شاکی:  :|

من: چرا ؟ مگه یک عملی انجام نداده، به ازای اون عمل مبلغی دریافت کرده چرا کلاهبرداری؟ 

قاضی: کارچاق کن بوده! 

من: مگه کارچاق کن با وکالت مدنی میتونه بره اداره مالیات ؟ 

قاضی: آره ، شاکی گفته پولمو پس بدید گذشت میکنم 

شاکی:  :|

من: شاکی اقای قاضی میگه گذشت میکنی؟ 

شاکی:  :| سکوت 

شاکی:  اجازه هست یه چیزی بگم ؟ 

قاضی:  وقتمونو نگیر، پولو بگیر رضایت بده!! 

من:  :))))  آقا رایو بده فایده نداره، باید بریم تجدیدنظر

قاضی:  :|

شاکی:  :| 

شاکی: خب چی شد آخرش؟ 

من: خبر سلامتی، هیچی نیست، جناب قاضی وکیل شما بود که خدارو شکر به نفعت تموم شد. 

در انتهای لایحه دفاعیه ام نوشتم : 

خطاب به موکلم آقای ....

غم مخور،
که چون ظلمتِ فراقِ آن روشنی
دراز شد،
نور نیز دراز شد
ظلمتِ کوتاه، روشنیِ کوتاه؛ ظلمتِ دراز، روشنیِ دراز

مثلا عید...
ما را در سایت مثلا عید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dooooood2 بازدید : 65 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 20:35